آرام

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۰ آبان ۹۶، ۱۴:۲۹ - جنابــــــــ دچار
    عجب...
  • ۲۱ مرداد ۹۶، ۱۰:۳۴ - دُچــــ ــــار
    +

* این مشخصات بطور ویژه در مثنوی، آثار شیخ احمد غزالی و حتی محمد غزالی هم دیده می شود. اما در عرفان غرب جهان اسلام، که از اندیشهء فلسفی نوافلاطونی متاثر بوده، شاهد جریان فلسفی شدن عرفان هستیم. 

* دو جریان عمده در ارتباط با فلسفه در جهان اسلام اتفاق افتاد؛ عرفانی شدن فلسفه که به واسطهء شیخ شهاب الدین سهروردی (شیخ شهید_عارف و فیلسوف قرن ۶) بر متفکران بعدی من جمله محی الدین تاثیر گذاشت. 

*محی الدین با درآمیختن اندیشه های عرفانی ایران باستان و یونان باستان و اندیشهء فلسفی مشاء با مفاهیم اسلامی، بنای بزرگ فلسفهء اشراق را بنا نهاد؛ یعنی فلسفی شدن عرفان، بیان مفاهیم عرفانی و مواجید ذوقی به زبان فلسفی.

* در تفکر عرفانی محی الدین عربی یک دوره هستی‌شناسی بیان می شود که مبتنی بر نظامی مرتبه ای است.  یعنی تفکر آنتولوژیکی که ذومراتب است؛ مراتب شدت و ضعف در وجود که از یک نقطه آغاز می شود و تا مرحله ای ادامه یابد. بالاترین مرتبه، مرتبهء ذات و پایین ترین مرتبه، مرتبهء شهود است. شهود به معنای جهان محسوس و قابل رویت.

یعنی در طیف بین غیب و شهود، عوالم نسبت به آن شدت و ضعفی که دارند از هم مجزا می شوند.

محی الدین در طرح فلسفی خود برای بیان مسائل عرفانی یک سیر جهان شناسی دارد یعنی چگونگی صدور کثرت از وحدت و یک سیر معرفت شناسی دارد که منظور، آن دایره و قوسی است که و باید طی کند تا به مبدأ برد. به قول استاد دادبه تبیین جهان شناسی از قوس نزول» و «تبیین قوس صعود می شود معرفت شناسی». یعنی اگر دایره وجود را مثل چرخ و فلک در نظر بگیریم، این چرخ و فلک، آغاز حرکت و پایین ترین نقطه، علم فعلی ما جهان ناسوت و شهود است و آنچه پیش روی سالک است و باید طی کند تا به نقطه اول (ذات) برسد، سیر معرفت شناسی است.

ادامه دارد...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی